وقتے دو قلــ♥ــب
برای یڪـدیگر بتپد…
هیچ فاصلـــ ــہ اے دور نیسـﭞ …
هیچ زمانے زیــ♥ــاد نیسـﭞ…
و هیچ عشـــ♥ـــق دیگرے نمے تواند
آن دو را از هم دور کند !
محڪـم تریـטּ برهاטּ عشــ♥ـــق…
اعتمــــــــــــــ♥ــــــــــــاد اسـﭞ…
وقتے دو قلــ♥ــب
برای یڪـدیگر بتپد…
هیچ فاصلـــ ــہ اے دور نیسـﭞ …
هیچ زمانے زیــ♥ــاد نیسـﭞ…
و هیچ عشـــ♥ـــق دیگرے نمے تواند
آن دو را از هم دور کند !
محڪـم تریـטּ برهاטּ عشــ♥ـــق…
اعتمــــــــــــــ♥ــــــــــــاد اسـﭞ…
پشت چراغ قرمز یه گدایی اومده کنار ماشین... میگم پول ندارم برو اونور... میگه نمیگفتی هم از قیافت معلوم بود
لامصب وقتی داری درس میخونی تازه میفهمی بحث های شبکه چهار چقدر مفید و پرهیجانه!!!!!!!!!
مورد داشتیم اسید پاشیدن به صورت دختره
ولی هیچیش نشده
لامصب آرایش نیس که ، ایزوگام شـــــرقه ، نم پس نمیده
مردی تخم عقابی پیدا کرد و آن را در لانه مرغ هایش گذاشت
عقاب که بزرگ تر شد
جوجه مرغ ها رو خورد و کمی بعد خود مرغ ها رو هم خورد
سپس پر کشید و به آسمان رفت
هم به ریش پیرمرد خندید و هم گند زد به داستان آموزنده ما بی شرف
یک زمان:
گوهری از سنگ محک ارزش داشت،
سخن پیر محل تا به فلک ارزش داشت،
دوستی معنی زیبای صمیمیت بود،
نان خشکی بغل دوغ خنک ارزش داشت ،
کار ها یکسره با عشق و صفا میچرخید،
تار مو بیشتر از سفته و چک ارزش داشت!!!!