دلم گرم خداوندیست که با دستان من گندم برای یاکریم خانه میریزد
چه بخشنده خدای عاشقی دارم
که می خواند مرا با آنکه می داند گنهکارم
دلم گرم است و می دانم بدون لطف او تنهای تنهایم
برایت عاشقی را آرزو دارم
برایت من خدا را آرزو دارم
دلم گرم خداوندیست که با دستان من گندم برای یاکریم خانه میریزد
چه بخشنده خدای عاشقی دارم
که می خواند مرا با آنکه می داند گنهکارم
دلم گرم است و می دانم بدون لطف او تنهای تنهایم
برایت عاشقی را آرزو دارم
برایت من خدا را آرزو دارم
نیا باران...
زمین جای قشنگی نیست...
من از جنس زمینم
خوب میدانم که گل در عقد زنبور است اما یک طرف سودای بلبل یک طرف پروانه را هم دوست می دارد
دوره کاردانی یکی از اساتیدمون میگفت:
پول خوشبختی نمیاره ولی نبودش حتماً بدبختی میاره
هر کی موافقه لایک کنه هر کی هم مخالفه دلیل بیاره.
۱- هیچ وقت مجبور نیستی به تعداد موهای سرت بری خواستگاری.کافیه فقط یه “بله” کوچولو بگی اونم با هزار منت و ناز و کرشمه.
۲- به سادگی آب خوردن می تونی چند تا پسر رو تو کوچه به جون هم بندازی.(روشش رو خود خانما بهتر می دونن.پس نیازی به نوشتن نیست!!)
۳- هیچ موجود دیگه ای مثل تو تا این حد ریزبین و بادقت نیست که در یک نگاه، مارک کفش زری خانم یا مدل موهای کبری جونو بفهمه.
۴- خوب می تونی نقش بازی کنی.
بقیه در ...
یا راحت قول نده ...
یا اگر قول دادی حتما عمل کن،
و گرنه چیزی که از دست میدی "اعتبارته"
گاهی وقتها دلم میخواهد بگویم:
من رفتم، باهات قهرم، دیگه تموم، دیگه دوستت ندارم...!
وچقدر دلم میخواهد بشنوم:
کجا بچه لوس؟ غلط میکنی که میری! مگه دست خودته؟ رفتن به این راحتی نیست...!
اما نمیدانم چه حکمتیست که آدمی , همیشه اینجور وقتها میشنود:
به جهنم...!
من خدا را دارم
کوله بارم بر دوش
سفری می باید
سفری تا ته تنهایی محض
هر کجا لرزیدی
از سفر ترسیدی
فقط آهسته بگو
من خدا را دارم